عاشقت بودم ولی به گ و ه خوردن افتادم با رفتارت و اخلاقت مسبب این بودی دلمو اتیش زدی یادت رفت توشی سوختی...
تاريخ : پنجشنبه 14 / 8 / 1394 | 4:40 بعد از ظهر | نویسنده : ویدااکبری |
مامان كه شدم ...
پسرمُ میبرم عروسک فروشی میگم :هر کدومُ دوست داره انتخاب کنه
بهش یاد میدم این عروسک انتخاب خودشه پس باید دوستش داشته
باشه...
بهش یاد میدم دنیای پسرونش فقط ماشین بازی نیست ؛
بهش قول میدم جایزه خوب نگهداری کردن از عروسکش یه ماشینه !
نمیخوام وقتی بزرگ شد با ماشینش دنبال عروسک بگرده !
بهش یاد میدم اگه بهترین انتخاب رو کرد و مراقب انتخابش بود
به بهترینها میرسه …
اینارو بهش میگم تا پسرم یه مــــــرد بشه نه یه نامرد...
تاريخ : پنجشنبه 14 / 8 / 1394 | 4:24 بعد از ظهر | نویسنده : ویدااکبری |